این مقاله آخرین مقاله از دوره تبلیغ نویسی است. در این مقاله می خواهیم به چند ایده پیشرفته تبلیغ نویسی بپردازیم. که می تواند به شما کمک کند کارهایی را که قبلا انجام داده اید یا تبلیغاتی که داشته اید را بهبود دهید و خیلی حرفه ای تر کنید.
10 ایده پیشرفته تبلیغ نویسی
1. توهم برتری
توهم برتری یعنی اغلب افراد درباره خودشان تصور غیرواقعی دارند و خودشان را خیلی بهتر و برتر از چیزی که هستندتصور می کنند.در واقع مثل همین عکس اغلب افراد خودشان را بسیار در جایگاه بالاتری نسبت به جایگاه واقعی خودشان می بینند.
با چند مثال این موضوع را به شما نشان می دهم:
آمار اول:
اولین مورد آماری است که از یک دانشگاه خاص در خارج از ایران انجام شده است. وقتی از اساتید پرسیده اند که هر استادی خود را جزو 25 درصد برتر آن دانشگاه می داند یا خیر؟ 68 درصد اساتید آن دانشگاه خود را جزو 25 درصد برتر می دانستند. یعنی اگر این دانشگاه 100 استاد داشته باشد و فقط 25 نفر آن ها جزو 25 درصد برتر هستند. عده بسیار زیادی از آن ها (حدود 43 نفر) خودشان را جزو افراد برتر می دانند. در صورتی که اینطور نیست. این گروه دچار توهم برتری هستند. و خودشان را بالاتر از آن چیزی که هست تصور می کنند.
آمار دوم:
آمار دیگر 87 درصد از دانشجویان همان دانشگاه خودشان را جزو افراد برتر دانشگاه دانسته اند. یعنی از آن ها پرسیده اند جزو شاگردان برتر دانشگاه هستید؟ از هر 100 نفر 87 نفر پاسخ داده اند که بله ما جزو شاگردان برتر این دانشگاه هستیم! پس بیشتر دانشجویان این دانشگاه دچار توهم برتری هستند و خودشان را بالاتر از آن چیزی که هستند تصور می کردند.
آمار سوم:
آمار سوم که از خارج است می گوید 93 درصد از رانندگی خود را بهتر از افراد معمولی می دانند. (تو ایران صدر درصد افراد این تصور را دارند)در واقع وقتی در جاده اتفاقی پیش می آید هیچ راننده ای به این فکر نمی کند که شاید من مهارت های کافی رانندگی را ندارم. همیشه رانندگان اتفاق پیش آماده را به اتفاقات دیگر و شرایط ربط می دهند. هیچ وقت فکر نمی کنند که شاید خودشان مهارت کافی در رانندگی ندارند. با توجه به این سه آمار به این نتیجه می رسیم بیشتر افراد خودشان را بیشتر از آن چیزی که هستند تصور می کنند.
استفاده از ایده توهم برتری در تبلیغ نویسی
باید در تبلیغات خود نشان دهیم که این محصول یا این خدمت برای افراد بسیار خاص، بسیار ویژه و با سطح بسیار بالا است. یعنی به این روش نشان می دهیم این محصول یک محصول معمولی نیست. برای افراد برتر است. چون اغلب افراد خودشان را برتر می دانند جذب این محصول می شوند و ترجیح می دهند این محصول را بخرند.
اگر آموزش ارائه می دهید، کتابی می نویسید و یا دوره آموزشی برگزار می کنید، کافی است بگویید این دوره برای افراد بسیار باهوش است. تمام افراد جامعه خودشان را بسیار باهوش تصور می کنند. سعی کنید از ایده توهم برتری به درستی در تبلیغات خود استفاده کنید. اغلب افراد خود را برتر از دیگران می دانند و از محصولات شما استفاده خواهند کرد.
2. درگیر کردن قبل از خرید
ما به روش های مختلفی می توانیم شخص را قبل از خرید به صورت فرضی به شرایط بعد از خرید ببریم. یعنی کاری کنیم که شخص فکر کند که خرید تمام شده است و خودش مالک این محصول و یا خدمت است. در این حالت به احتمال خیلی زیاد آن محصول را خواهد خرید.
چطور از این ایده استفاده کنیم؟
1. ارائه انتخاب قبل از خرید
برای مثال اگر دوره آموزشی برگزار می کنید، می توانید بگوید اگر تا یک تاریخ خاصی ثبت نام کنید، می توانید از سه کتابی که هدیه می دهیم یکی را انتخاب کنید. افراد زیادی با شما تماس خواهند گرفت و در مورد این کتاب ها خواهند پرسید. تا هدیه خود را انتخاب کنند. شاید بسیاری از آن ها هنوز در دوره شما ثبت نام نکرده باشند.
ولی با این روش این افراد قبل از خرید به شرایط بعد از خرید می برید. تصور می کنند که کارشان تمام شده و الان باید هدیه خودشان را انتخاب کنند. همین دیدگاه که خودشان را در شرایط بعد از خرید تصور می کنند. باعث می شود راحت تر دوره ثبت نام کنند.
2. خرید آزمایشی
در تبلیغ خود بنویسید: فرض کنید این محصول را خریداری کرده اید. بعد از خرید حواستان باشد این چهار نکته را رعایت کنید. یا مثلا بگویید بعد از خرید فراموش نکنید که کارت ضمانت را برای ما بفرستید تا ضمانت شما شروع شود. اینکار باعث می شود تمایل مشتری به محصول بیشتر شود و خرید انجام دهد.
3. گزینه های مختلف هدیه
مانند مثال اول باید هدایایی را انتخاب کنبد تا مشتری را بیشتر به خرید ترغیب کند.
3. مقایسه نسبی
مقایسه نسبی روش پیشرفته توجیه قیمت است. اگر از مقالات قبل یادتان باشد، درباره توجیه قیمت صحبت کردیم. در روش توجیه قیمت به مخاطب نشان می دهیم که ارزش محصول خیلی بیشتر از قیمتی است که می پردازد.
چند روش مقایسه نسبی
1. مقایسه نخریدن
کسی را در نظر بگیرید که می خواهد یک لب تاب 10 میلیون تومانی بخرد. ما می توانیم در تبلیغ خود بگوییم: شما می توانید فعلا این لب تاب را نخرید! ولی اگر این لب تاب را نخرید چه اتفاقاتی می افتد؟ اگر بخواهید سه ماه بعد بخرید شما سه ماه از دیگران عقب می افتید. دیرتر کار با ابزارهای مختلف را یاد خواهید گرفت.
دیرتر حرفه ای تر خواهید شد تا کسب درآمد کنید. در واقع به نحوهی نشان دهیم که نخریدن این محصول، با ضرر بزرگتری همراه است. هنگام خریدن این محصول باید 10 میلیون تومان پول بدهید، ولی اگر این لب تاب را نخرید بیش تر از 10 میلیون تومان ضرر خواهید کرد.
یکی از عوامل مهم در تصمیم گیری انسان ها ترس از ضرر کردن است. وقتی در تبلیغات خود درباره ضررکردن صحبت می کنید، مخاطب با دقت بیشتری به شما توجه خواهد کرد. با مقایسه نسبی ده مخاطب نشان می دهید که اگر نخرید یک تصمیم اشتباه گرفته اید.
2. ریز کردن محصول به بخش های گران تر
این روش برای تمام محصول ها قابل استفاده نیست. در برخی از محصول های می توانید از این روش استفاده کنید و نتایج بسیار خوبی بگیرید. اگر شما محصولی می فروشید که چندین کار را همزمان انجام می دهد، می توانید از این روش استفاده کنید.
فرض کنید لب تاب می فروشید. می توانید به مخاطب توضیح دهید که: شما با خرید این لب تاب یک مانیتور 15.4 اینچ تهیه می کنید. که قیمت یک مانیتور 3 میلیون تومان است. یک mp3 player می خرید که قیمت آن 2 میلیون تومان است. یک سیستم سینمای خانگی می خرید، یک کامپیوتر می خرید که می توانید نرم افزارهای مختلف نصب کنید، یک دستگاه بازی می خرید، که خود یک دستگاه بازی می تواند 8 میلیون تومان باشد. شما با خرید این محصول چندین محصول کوچک تر می خرید که قیمت تک تک این ها خیلی بیشتر از لب تابی است که می خواهید خرید کنید.
3. مقایسه یک مورد که ارزش کل محصول را دارد.
اگر بتوانیم بخش از محصول خود را طوری برجسته کنیم که مبلغ آن یا سود آن بیشتر از پولی باشد که شخص می پردازد، به راحتی شخص را قانع می کنیم که با خرید محصول یک سود کلانی می کند و اگر نخرند اشتباه بزرگی انجام داده اند.
برای مثال اگر دوربین حرفه ای می فروشید. می توانید بگویید اگر این دوربین را بخرید و در مسابقه شرکت کنید، جایزه این عکس 10 میلیون تومان است که بیش تر از قیمت دوربین است.
4. ارزان به جای رایگان
وقتی در تبلیغات خود به جای استفاده از کلمه رایگان ارزان استفاده کنید تاثیر بیشتری خواهد داشت. برای مثال یک کتاب بخرید و یک کتاب هدیه بگیرید تاثیرگذار نیست. به جای آن بگویید اگر این کتاب را بخرید، کتاب دوم را می توانید فقط با 1000 تومان بخرید.
این پیشنهاد خیلی بیشتر از پیشنهاد رایگان جلب توجه می کند و ذهن مخاطب را به خود مشغول می کند. یک کار بسیار خلاقانه این است که اگر هدیه ای در کنار محصول خود می دهیم و یا می خواهیم دوتا از محصول خود را بفروشیم. قیمت آن هدیه و یا محصول را خیلی پایین تر از محصول قرار دهیم.
5. ارزش اجتماعی
اگر شما بتوانید مطالبی بنویسید، که شخص فکر کند با بازگو کردن آن ها ارزش اجتماعی بالاتری خواهد داشت، و یا حتی با خرید محصول شما ارزش اجتماعی بالاتری پیدا می کند، باعث می شود که این محصول بیشتر تبلیغ شود و هم باعث می شود که فروش محصول افزایش پیدا کند.
چطور می توانیم این ایده را پیاده کنیم؟
1. مطالبی در تبلیغ گفته شود که بازگو کردن تبلیغ باعث افتخار شود!
برای مثال در تبلیغ خود بنویسیم اگر شما تحصیلات فوق لیسانس دارید و رشته مهندسی خوانده اید، جزو 3.5% افراد جامعه هستید، که انقدر تحصیلات بالا دارند. می خواییم بگوییم که شما خاص هستید! کسی که این متن را می خواند به بقیه بازگو می کند. و هر بار که به دیگران می گوید به یاد تبلیغ شما می افتد و حتی شاید درباره تبلیغ شما با دیگران صحبت کند.
2. مخاطب را برنده کنید!
درسایت خود بازی ها و مسابقه هایی طراحی کنید. این یک ایده بسیار پیشرفته ای است که سایت های برتر دنیا از این ایده در سایت خود بسیار استفاده می کنند. برای مثال فرض کنید سایت فروش لب تاب دارید. یک آزمون تستی برگزار کنید و بگویید در این آزمون شرکت کنید تا ببینیم چقد اطلاعات شما در مورد لب تاب کامل است. و اگر شخص حرفه ای بود و توانست سوال های زیادی را جواب دهد. نتیجه را اعلام کنیم. مطمئن باشید حس بسیار خوبی ایجاد می کند. همین باعث می شود که سایت شما را به دیگران معرفی کند و خود نیز اگر لب تاپ خرید از شما بخرد.
3. آمار ارشمند ارائه دهید.
از آمار و ارقام استفاده کنید که افراد علاقه مند شوند تا آنها را به دیگران بازگو کنند.
6. ایجاد احساس تقصیر
این ایده را توصیه نمی کنم در هر تبلیغی استفاده کنید. در صورت استفاده حتما با احتیاط زیادی استفاده کنید. ایجاد احساس تقصیر این است که به مخاطب خود نشان دهید که کوتاهی هایی را انجام می دهد. کارش را به خوبی انجام نمی دهد. کارش اشتباهاتی دارد. اگر می خواهد این مشکلات حل شود باید محصول شما را تهیه کند.
احساس تقصیر برای اجرا نکردن دانسته ها
در این نوع تبلیغ باید فرد را زیر سوال ببرید و بگویید شما که می دانید چه کاری باید انجام دهید ولی انجام نمی دهید. پس مقصر هستید. برای مثال فرض کنید محصولات لاغری می فروشید. می توانید در مخاطب خود احساس تقصیر ایجاد کنید:
تا کی می خواهید مورد تحقیر دیگران واقع شوید؟
تا کی می خواهید بی اراده باشید؟
با چنین لحنی احساس تقصیر ایجاد خواهید کرد. همین باعث می شود عده ای از مخاطبان تصمیم بگیرند، که تغییر کنند. درنتیجه این تصمیم از شما خرید خواهند کرد. بنابراین گاهی استفاده از این ایده احساس تقصیر می تواند بسیار قدرتمند باشد و به افراد کمک کند سریع تر تصمیم بگیرند و سریع تر خرید خود را انجام دهند.
احساس تقصیر برای عدم بهبود
فرد یا مخاطب را زیر سوال ببرید که چرا بهبودی در خود ایجاد نکرده است؟ و به مخاطب می گوییم که الان زمان بهبود پیدا کردن است.
برای مثال: چرا مدیریت زمان خود را بهتر نمی کنید؟
چرا به عنوان مدیر لباس های شیک تر و بهتر نمی پوشید؟
چرا به فکر زیبایی دندان های خود نیستید؟
سعی کنید در جای مناسب از این روش استفاده کنید. تا به جای بهبود کار منجر به فرار مخاطب از شما نشوید!
7. پیشنهاد یکبار در عمر
یکی دیگر از ایده های پیشرفته تبلیغ نویسی پیشنهاد یکبار در عمر یا one time offer است ( که در انگلیسی مخفف آن OTO است). اگر وب سایت دارید می توانید از این ایده استفاده کنید. در این ایده یک پیشنهاد می دهیم و می گوییم این پیشنهاد فقط الان ست. و اگر از وب سایت خارج شوید دیگر هیچ وقت با این پیشنهاد مواجه نخواهید شد.
پس از خرید یک محصول خاص
بعد از اینکه یک محصول خاص در سایت فروخته شد. می توانید شخص را به یک صفحه خاص در سایت هدایت کنید و در آنجا پیشنهاد کنید که ما یک پیشنهاد یکبار در عمر داریم! برای مثال بگوییم: شما این محصول را خریداری کرده اید. اگر 5 محصول دیگر را هم بخرید، یک تخفیف باور نکردنی خواهید داشت! اگر این صفحه را ببندید دیگر با این پیشنهاد مواجه نخواهید شد!!!
پس از عضویت
وقتی شخص وارد سایت ما شد و ایمیل تایید عضویت تایید شد. به یک صفحه ای هدایت شود و با یک پیشنهاد بسیار بزرگ مواجه شود که فقط یکبار می بیند. اگر آن پیشنهاد را ببندد دیگر هیچ وقت با آن پیشنهاد مواجه نخواهد شد.
ایمیل به اعضا
می توانیم بگوییم که ما هر 10 سال یکبار یک فروش ویژه 60 درصد تخفیف داریم. امروز آن روز است. اگر امروز نخرید تا 10 سال این شانس را از دست خواهید داد.
چطور چنین ایده ای را پیاده سازی کنیم؟
این کار کاره سختی است که یک پیشنهاد فقط یکبار دیده شود. اگ شخص با ایمیل دیگر عضو سایت شد باره دیگر آن پیشنهاد را نبیند. پیاده سازی صد در صدی این ایده امکان پذیر نیست. ولی اگر از سایت سازهای استاندارد مثل word press استقفاده می کنید. با راه اندازی پلاگین های آن می توانید این کار را انجام دهید. با توجه به IP خط اینترنت یا کامپیوتر ویا کوکی ایمیل تشخیص می دهد که اگر قبل این پیشنهاد را دیده است دیگر هیچ وقت این پیشنهاد را نشان ندهد.
8. دشمن مشترک
ما در تبلیغ خود به یک دشمن مشترک اشاره می کنیم این دشمن دشمنی است که بین ما به عنوان فروشنده محصول و خریداران ما مشترک است. یعنی به نحوی به مخاطبان خود نشان می دهیم که ما به عنوان فروشنده با خریداران در یک جبهه هستیم که هردو ما یک دشمن مشترک داریم که باید از آن دوری کنیم. این دیدگاه باعث می شود تا خریداران ما را طرف خودشان بدانند و از ما مشاوره بگیرند یا از ما خرید کنند.
برای مثال در فروش بیمه: 7 نکته ای که فروشندگان بیمه دوست ندارند شما بدانید چون سود خودشان کم خواهد شد. در واقع با اینکار خود را از تمام فروشندگان بیمه دیگر متمایز می کنید.
برای مثال در طراحی سایت: روش های ارزان تر تمام کردن وب سایت که هیچ گاه همکاران ما به شما نخواهند گفت!
9. ارائه دلیل
این ایده را برای اولین بار آقای رابرت چالدینی در کتاب نفوذ یا اثرگذاری مطرح کرد. ایده بسیار جالب و جذاب بود. ایشان بررسی کردند که وقتی می خواهیم دیگران را متقاعد کنیم، کافی است یک دلیل استفاده کنیم. آوردن دلیل باعث می شود که افراد خیلی راحت تر متقاعد شوند. این نکته جدیدی نیست! همه می دانیم اگر بخواهیم کسی را متقاعد کنیم، اگر از دلایل استفاده کنیم راحت تر می توانیم متقاعد کنیم. ارائه دلیل احتمال خرید را افزایش می دهد، حتی اگر دلیل خیلی هم خوب نباشد.
برای مثال: شما باید سایت داشته باشید، چون امروزه هر کسب وکاری موفقی سایت دارد.
مردم دنبال قانع کردن خودشان هستند. حتی اگر دلیل خوب نباشد.
10. طرح فرصت
چطور یک فرصت را در تبلیغ خود معرفی کنیم؟ همین معرفی فرصت باعث شود افراد بیشتری به سمت ما بیایند و از ما خرید کنند. قبل از اینکه در مورد این موضوع صحبت کنیم باید با سه اصلاح آشنا شوید.
محصولاتی که می فروشیم می تواند این سه حالت را داشته باشد: 1. تعمیر 2. بهبود 3.فرصت
1. تعمیر
به افراد کمک می کند تا به حالت قبلی برگردند. برای مثال وقتی مریض می شوید دارو می خورید یعنی دارو محصولی از جنس تعمیر است. این نوع محصولات هیچ پیشرفتی را به همراه ندارند.
2. بهبود
زندگی ما را بهبود می بخشند. برای مثال اگر گوشی یا لب تاپ جدید می خرید می خواهید از لحاظ تکنولوژی پیشرفت کنید و کارهای بهتری انجام دهید. اغلب محصولات از نوع بهبود هستند.
3. فرصت
به شما فرصت جدید و متفاوت ارائه می دهد. مثلا اگر خدمات تور ارائه می دهید. مسافرت کردن از دید خیلی ها یک فرصت است. یادگیری زبان انگلیسی برای خیلی ها یک فرصت است.
نکته مهم در این ایده این است که مردم از فرصت خیلی بیشتر از بهبود استقبال می کنند. شما می توانید هر محصولی را طوری ارائه کنید که فرصت به نظر برسد. برای مثال لب تاپ به تنهایی یک فرصت نیست، بهبود است. شما می توانید لب تاپ را به صورت یک فرصت معرفی کنید. مثلا به کسب درآمد ربط بدهید و بگویید شما با این لب تاپ یک فرصت کسب درآمد دارید. می توانید با یک نرم افزار کار کنید. در خانه به راحتی درآمد کسب کنید.
بنابراین یک تبلیغ نویس حرفه ای وقت زیادی را به این اختصاص می دهد که چطور می تواند محصولات و خدماتش را به عنوان یک فرصت معرفی کند.
در آخر
این مقاله آخرین مقاله از دوره تبلیغ نویسی بود. حتما از این مقالات در تبلیغ نویسی خود استفاده کنید تا نتیجه آن را روی فروش محصولات و خدمات خود ببینید. ممنون که تا آخرین مقاله دوره تبلیغ نویسی با ما بودید. امیدوارم یک تبلیغ نویسی حرفه ای شوید. شما با تمام اصول، تئوری ها ایده ها و ترفند های لازم آشنا شدید. ولی برای تبلیغ نویس حرفه ای شدن حتما باید تمرین کنید و تبلیغات زیادی را طراحی کنید. منتظر نظرات و پیشنهادهاتون هستیم.